برای آن که ملتی ارزش داشته باشد،باید حد وسط آن خوب باشد.آن چه تمدن یا به سادگی جامعه می خوانیم،جز کیفیت عالی آدم هایی معمولی که آن رامی سازند،چیز دیگری نیست.امیل سیوران اندیشمند رومانیایی فرانسوی.

حالاماکجاهستیم؟این نام ترانه ای است که اخیرا یک خواننده ی انگلیسی خوانده وبه صورت تک آهنگ در یوتوب منتشر کرده است البته آن خواننده در این آهنگ از روابط خود با همسرش وعشق دوران میان سالی سخن گفته است که بسیار زیباست و آن هایی که زبان انگلیسی شان خوب است بد نیست سری به یو توب بزنند واین آهنگ را گوش کنند اما من در این جا می خواهم از عنوان این آهنگ استفاده کنم وآن را به صورت یک پرسش در میان همشهرکی های عزیز مطرح کنم.چرا از این عنوان استفاده کردم!راستش زمانی که داشتم به این آهنگ گوش می دادم تمام ذهن ام را مسایل شهرک اشغال کرده بود بویژه مسایل دوسه هفته اخیروباز تاب آن در میان اهالی شهرک.به نظرم رسید عنوان همین آهنگ رابا تکیه بر وضعیت گذشته وکنونی شهرک با اهالی شهرک از خرد و کلان در میان بگذارم.چند ماه پیش ما کجا بودیم و حالا ما کجا هستیم؟به پیرامون خود نگاه کنیم آنگاه بنشینیم و بیندیشیم.یادمان باشد  که منصف باشیم و باصطلاح کلاه مان را قاضی کنیم.

درفولکلورآلمان،قصه ای هست که این چنین بیان می شود:مردی صبح از خواب بیدار شدودید تبرش ناپدید شده.شک کرد که همسایه اش آن رادزدیده باشد،برای همین ،تمام روز اورازیر نظر گرفت.متوجه شد که همسایه اش در دزدی مهارت دارد،مثل یک دزد راه می رود،مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند،پچ پچ می کند،آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد،لباسش را عوض کند،نزد قاضی برود وشکایت کند.اما همین که واردخانه شد،تبرش راپیداکرد.زنش آن راجا به جاکرده بود.مرداز خانه بیرون رفت ودوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت ودریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود،حرف می زندورفتار می کند. پائلو کوئیلو

ماانسان هادر هر موقعیتی معمولاآن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم

کسی که وجدان ندارد،باید آن رابافقدان همان جبران کند.استانیسلاو یرژی لتس

روزی دونفردرجنگل قدم می زدند.ناگهان شیری دربرابرآن هاظاهر شذ.یکی از آن هاسریع کفش ورزشی اش را از کوله پشتی اش بیرون آورد و پوشید.دیگری گفت بی جهت آماده نشو هیچ انسانی نمی توانداز شیر سریع تربدود.اولی پاسخ داد:قرار نیست از شیر سریع تر بدوم کافی است از تو سریع تر بدوم..........واین گونه شد که شاخه ای از مدیریت به نام مدیریت بحران شکل گرفت.